افرا

اعتراف-۱

دوشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۴۹ ب.ظ

رفتنم به رشته انسانی فقط و فقط بخاطر روانشناسی بود، ارزوی منجی شدن توی سرم بود... آرزوی اینکه حلال مشکلات پیرامونم بشم، که رنج روحها رو کم کنم، که التیام ببخشم فضای بیمارگونه رو، 

الان که فکرشو میکنم میبینم آدم ناامیدی نبودم. نخواستم خودمو از فضا دور نگه دارم، دوس داشتم موثر باشم و فکر میکردم راهش اینه: روانشناس بشم....

من و لیلا و زهرا و سپیده ها پنج نفری اسم گروهمونو گذاشته بودیم سّازل، وقتی هنوز انتخاب رشته نکرده بودیم و توی دنیای خودمون آینده خیالیمونو میکشیدیم مثلا یه مجتمع مسکونی به اسم گروهمون که ساکنش بشیم و محل کارهامون: سالن ورزشی برای سپیده ها که عاشق تربیت بدنی بودن، دفتر وکالت لیلا، دفتر مشاوره من و آموزشگاه زهرا..... البته امروز فقط سپیده ها چیزی که دوست داشتنو انتخاب کردن. لیلا جامعه شناسی خوند و من درحالیکه جامعه شناسی قبول شدم، اما علوم سیاسی خوندم و زهرا هیچوقت دانشگاه نرفت و حالا مادره!

اینکه روی روانشناسی پافشاری نکردم دلیل مشخصی نداشت، شاید من د  علاقه جدید پیدا کردن مهارت دارم. روانشناسی دوست داشتم و بعدها به تاریخ هم علاقه پیدا کردم، از سیاست همیشه با لیلا حرف میزدیم، وقتی تو مسیر سیاست قرار گرفتم ادبیات رو عاشقانه بغل گرفتم و امروز در مرحله پایان نامه کنجکاوانه انسان شناسی رو محک میزنم! و اینها همه توأمند.. یعنی جایگزین هم نشدند و از هیچ کدوم دلزده نشدم...


امروز اگر روانشناس نشدم تا زخم دنیامو مرهم بذارم اما هنوز امید دارم به درمانش و گهگاه خودمو دنیای کلماتمو به میدون میارم شاید که کارساز بشه. درسته که اغلب انرژی خودمو بطور موقت تحلیل میبرم فقط، اما از اینکه ته دلم خواستم چیزی رو درست کنم اما نشده ناراضی نیستم... فکر میکنم امیدم و تقلام منو ارضا میکنن........ 

و نتیجه همه چیز دست پروردگاره.

۹۴/۰۶/۰۲
افرا

نظرات  (۳)

حرف درستیت...
میگویند بدترین درد "بی دردی"ست!!!
کسی که درد ندارد جاهخل است و بس...
ما انسانیم و باید وظیفه ی انسانیت رو ادا کنیم...
پاسخ:
اوهوم.. درد آدمو میسازه
میدونی ظرفیت های انسان فراتر از رشته های تعریف شده زمینیه...بخاطر همین اکثر ما بیشتر از چند رشته همیشه مد نظرمونه...
پاسخ:
اوهوم. همینطوره...
۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۰۰ فاطیما کیان
همیشه دوست داشتم روانشناسی بخونم یا هنر ولی سر از مهندسی در اوردم ,جالبش اینجاست که روحیه ی همشون رو هم دارم :)
پاسخ:
مسیری ک خواسته یا ناخواسته تغییر میکنه... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی