و تبارک الله احسن الخالقین
چهارشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۵۳ ق.ظ
دیدن زیبایی چه در برگ یک گل، چه در حالت یک چشم، پیچ و تاب یک تن، عشق بازی رنگها بر تن جهان و اجزایش، لحن یک صدا و هر آن چیزی که ما نام زیبایی بر ان مینهیم چیزی نیست جز نشانه ای از اعجاز خلقت و تحسین کردنش ...
و این بین ماندگار نبودن این زیبایی ها آدمی را از دل بستن بدانها برحذر میدارد!
ساراماگو "کوری" را در عین بینایی نوشت .... و در آن همه اجزا دست بدست هم داده بودند که بگویند آنچه باید دوست داشته شود حس درون است که به هیچ چشمی قابل دیدن نیست...
زیبایی در دنیا کم نیست... همه اجزای این دنیا پرند از اعجاز ... اما اگر حس آدمی چیزی جز تحسین خلقت باشد مادام خواهان تصاحب آنهاست حال آنکه نمیشود همه چیز را از آن خود داشت و این حس، مدام نارضایتی را و حسرت داشتن آن بخش باقیمانده زیبایی که از دستت دور مانده را در آدمی زنده نگه خواهد داشت.
۹۴/۰۶/۰۴