افرا

نامه

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۲۶ ب.ظ

مارال خط تو مثل روح صحرا، ساده و ابتدایی است. و من آن را به همین دلیل دوست دارم.

حرفهای تو مثل آتشی که در کوهی از کاه خشک افتاده باشد بلند شعله میکشد و خوب می‌سوزاند. و من حرفهای تو را به همین دلیل دوست میدارم.

من از صحرا دور نیستم مارال، چراکه صحرا همیشه و همه جا با من است.

اما آمدنم وقتی دستم خالی باشد،‌و سوغاتی برای تو،‌ برای آق اویلر تنها، برای مادر پالاز، و برای همه دردمندان صحرا نداشته باشم چه خاصیت دارد؟

با دلتنگی‌ات مرا بیتاب نکن، و با بی تابی‌ات مرا دلتنگ نکن. تو تکیه گاه منی مارال. تکیه گاه اگر محکم نباشد،‌تکیه بی معنی‌ست.

با قلبت احساس کن؛ اما با قلبت فکر نکن!

بگذار کمی دیگر هم تحمل کنیم، همانطور که صدها سال تحمل کرده ایم.

غذای نیم پخته از خام بدتر است؛‌زیرا خام، فریب نمیدهد اما نیم پخته می‌فریبد.

پس کمکم کن تا پخته بازگردم مارال!

آلنی

 

پ.ن: آلنی شخصیت خوبی‌ست در "آتش بدون دود" مثل همه‌ی آن بقیه دوستش دارم ... و صحرا را دلم نشاند همانطور که میخواست... این قلم واقعا قلم است!


۹۴/۰۶/۱۵
افرا

نظرات  (۱)

۱۵ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۳۶ فاطیما کیان
پر از احساس دلتنگی و زیبایی عشق و حرف هایی دلچسب بود  , این قلم واقعا زیباست :)
پاسخ:
بعد از کلیدر این کتابی بود که واقعا خط به خطش به دلم نشست ... واژه هایی که باید اب گرفت و به دیوار زد و مادام خواند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی