افرا

پراکنده نویسی که منم..

چهارشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۶ ب.ظ

شلخته بودن در نوشتن نتیجه اش همین است که پوشه های زیادی داشته باشی از کاغذهای کوچک و بزرگ .... برگی از یک جزوه ی درسی، پرینت شعری که چندوقتی جایش روی دیوار اتاقت بوده، دستخط یادگاری یک استاد خط که چندی به حکم اتفاق همکارت بود و اما در قالب هویتی دیگر پنهان بود و وقتی از اصل خود پرده برداشت گفت چیزی بگو برایت بنویسم، و برگه های یادداشتی که از دفترچه روی میز تلفن برداشته ای و با ولع و اشتیاق دیالوگهای طلایی را با دقت با خطی نابهنجار از پس سرعتت نوشته بودی.... برگه ی اهدای عضو... یادداشتهای وقت و بی وقت ..... 

دفترهایی همیشه بوده برای این نوشتنها، اما من در نوشتن شلخته ام، صاف نمینویسم! منظم نمینویسم... و چه این بی نظمی قشنگ است وقتی که در دل زیرورو کردن پوشه ها یکهو جمله ای آن گوشه، بالای تاریخ برگ کنده شده ی سررسید چراغ میدهد! جمله طلایی هیچ نویسنده و بازیگر و فیلسوفی نبود..... جمله ی رفیقی بود که نمیداند خیلی وقتها جمله هایش را مینویسم و باز و باز میخوانم .... 

شلختگی در نوشتن عادتی ست که نمیخواهم ترکش کنم حتی اگر برای پیدا کردن یک نوشته لازم باشد کلی پوشه زیرورو کنم..... میخواهم بی مقدمه، بی تصمیم، ناگهانی خاطره بازی کنم با جمله ها ... با واژه ها ... با دیالوگ ها ..... 


پی نوشت: حالم خوب است اما مدام "راز دل" علیرضا قربانیِ عزیز را گوش میدهم و بغض میکنم .... حالم ولی خوب است...

۹۴/۰۹/۱۸
افرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی