افرا

تنهایی یعنی این که بین چندصد شماره تلفن و مخاطب، نشود به یکی پیام داد که: "بیا و مرا بشنو ..." 

مشکل از توست .. گوش شنیدن بوده ای اما زبان گفتن نیستی... میترسی زبان که باز کنی به بیهودگی همه ی آنچه به خود واداشته ات، برسی... می ترسی لب باز کنی و جز سکوت صدایی از تو بر نخیزد ... میترسی به بی دلیلی برسی... می ترسی لب باز کنی و چیزهایی بگویی و بعد افسوس بخوری که کاش نگهشان داشته بودم بهر خودم... میترسی گفتنی هایت ناگفته بمانند و ناگفتنی هایت گفته شوند... تو دختر شجاع خیال خودت، از تاریکی و از حیوان وحشی و از جنگ مرموز و از ارتفاع و از خطر نمیترسی، اما از حرفهایت میترسی ... و این است که هیچ یک را از لابلای این همه نام نمیتوانی برگزینی برای دمی گپ زدن و خالی شدن از پس آن ...

و اینگونه است که دور و اطرافت پر است از آدم و ارتباطاتت به گمان خیلیها زیاد است و خوب، اما آنجا که باید به کار بیایند نمی آیند ...

شاید هم این خوب است .. این همان چیزی ست که باید ... یکهو ایده ی چت کردن با خودم بهم دست داد! نشستم برای خودم استیکر دختر بی حوصله و غمگین فرستادم ، بعد از خودم پرسیدم اینا چیه؟ چیزی شده؟ بعد جواب سربالا به خودم دادم... بعد به خودم پیله کردم که فهمیده ام یه چیزیت هست ... بعد کلام آغاز شد ..... شاید این ایده ی خوبی باشد ... یک مخاطب با نام خودم باید اضافه شود و واگویه ها بماند برای او ... امیدوارم بشنود همانطور که باید .. حتی گلایه هایی که از خود اویی که خود من است دارم ... 


* آهنگ "همسایه" از محمد اصفهانی عزیز

۹۴/۱۰/۲۶
افرا

نظرات  (۲)

۲۷ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۸ حاج خانوم
اوهوم :(
پاسخ:
.......
۲۸ دی ۹۴ ، ۰۱:۱۳ آوو کادو
که اینطور...
پاسخ:
هوووم....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی