افرا

ای کاش بلد بودم...

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۴۸ ب.ظ

پاول آهسته گفت: مادر، تو قلب بسیار خوبی داری


- فقط ای کاش می‌توانستم، هرچند کم، به تو کمک کنم؛ به همه‌ی شما! کاش بلد بودم.


- نترس... بلد خواهی شد


مادر به نرمی شروع به خندیدن کرد و گفت:

از قضا من همین را بلد نیستم، نترسیدن را!



مادر/ ماکسیم گورکی

ترجمه‌ی محمد قاضی

۹۴/۱۰/۲۹
افرا

نظرات  (۱)

۲۹ دی ۹۴ ، ۲۰:۰۵ طاها میرویسی
:)
پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی