تنهایی گاهی چنین است...
جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۲ ق.ظ
تنهایی وقتی که بر میگزینیش دریایی ست که در آن شنا میکنی... اما وقتی که به تو تحمیل میشود اقیانوسی ست که در آن غرق میشوی ... کشتی ای پر از همگان! یکی ناامید از آدمها خودش را به دریا می اندازد و شنا میکند.... یکی ناامید از همگان، آدمهایی را بر میگزیند و با قایق نجاتی میزند به دل اقیانوس... فکر کن که آن آدمها هم تنهایی یا بی اویی را طلب کنند! اینجاست که او هم خود را به اقیانوس می افکند اما بی آنکه شنا کند... و غرق میشود... و تنهایی گاهی این است.
که میتواند این آدم را احیا کند وقتی که موجها جسم بی نفسش را به ساحل پس میدهند؟
۹۵/۰۵/۲۲