عروسی قنات
. دوستی در صفحه فیس بوکش از رسم قدیمی زیبایی نوشته بود که گویا در منطقه یزد و کرمان و آن حوالی رایج بوده و خوشبختانه هنوز هم ردّی از آن در بعضی مناطق و مشخصا محمودآباد کویر یزد پابرجاست. جریان از این قرار است که در زمانهای قدیم، قنات خشک شده را مردی میپنداشتند که باید زنش بدهند! زن بیوه خوشنامی از همان روستا انتخاب میشده و برایشان عروسیای گرفته میشده با تمام اداب و رسوم. بعد از مراسم زن وارد قنات میشده و دور از دید دیگران برهنه در آب میرفته و به اصطلاح با قنات همبستر میشده است تا به اعتقاد خودشان قنات بارور و دوباره جاری شود. این عروسی معمولا اواخر اسفند و اوایل بهار برپا میشده است. روز بعد عروسی، عروس خانم از قنات بیرون میآمد و از آن پس مردم احترام ویژه ای به او میگذاشتند و بعضا خاله چشمه خطاب میشده و از آن پس از آب و محصول سهم میبرده است. از آنجایی که قنات هیچگاه زنش را طلاق نمیدهد دیگر آن زن نمیتوانست ازدواج کند و تمام مردم آبادیهای اطراف برایش نفقه معینی تعیین میکردند و تا آخر عمر خوش و خرم به زندگیش ادامه میداده است. این مطلب ظاهرا در کتاب سال های ابری علی اشرف درویشیان هم نوشته شده. به نظر میرسد این رسم مربوط به مراسم ستایش آناهید/آناهیتا/ فرشته نگهبان آب در ایران باستان است. مراسم عروسی قنات در فیلم "ایران سرای من است" ساختهی پرویز کیمیاوی که در حال اکران در هنروتجربه است، به تصویر کشیده شده است. در منطقه شهرسوخته سیستان نیز تعریف میشده است که در گذشته هرساله در روز خاصی دوشیزه ای را سوار بر اسب آذین بسته ای میکردند و به دریاچه میبردند و در آن شنا میکرد تا موعود زمان سوشیانت باردار شود. که البته پس از خشک شدن دریاچه این رسم منسوخ شده است. پی نوشت: به قول دوستی در وضعیت کنونی به هزاران «بیوه خوشنام» جهت عروسی قنات ها و احیای چاه ها نیازمندیم!