افرا

گفتگو با آینه

شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۱۰ ق.ظ

-موهاتو دوست دارم... گندمزار کودکیت پنهان شده زیر حریری مسین! آفتاب که برشان بتابد برق زیبایی میزنند.... خرمن گیسو حتما چیزی شبیه این بوده، انبوه و بلند و مواج! دیدی رسیده به کمرگاهت؟

+ میخواهم قیچی اش بزنم...

-بخاطر موخره؟ عیب ندارد. دو سانت چیزی در اصل قضیه عوض نمیکند...

+ نه. میخواهم با کش ببندمشان و از بیخ گره قیچی بزنم... میخواهم تو هم چیزی در من دوست نداشته باشی...



*بعضیها خوب بلدند آتش به جانت بیاندازند. حتی آتش نفرت از خودت.... بیزاری از درون و پیرامون.... میل به نبودن...

* رفتن در من ریشه دوانیده... مانده است چگونه رفتن...

۹۵/۰۵/۳۰
افرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی