فکرهای جدیدی در سرم هست...
جنونی که فعلیت یابد مثل طاعون فراگیر میشود، مثل وبا، نیازی به هیچ تماس فیزیکی هم نیست! شنیدن از فاصله ای نه چندان نزدیک هم میتواند شنونده را مبتلا کند به عملی هیجانی! آدمهایی که میتوانند به توصیههای رفتاری و روانی برای بر حذر نگه داشتن خود از واکنشهای هیجانی عمل کنند آدمهای قدرتمند و استثنائی هستند و احتمالا فوق العاده نادر. باید عمق یک فضای جنون آمیز و تنوعی که ممکن است در رخداد چنین فضایی وجود داشته باشد را دید تا در مورد سرایت هرگونه عمل آنی از فریاد و گریه تا خود زنی یا پرخاش به محیط و تااااا اقدام به نابودیِ خود...
غیرمنصفانه ترین قضاوت همین است که بدون درک و اطلاع از شرایط دائم یا موقتی و مقطعی فردی، واکنشها یا حالات او را قابل کنترل برشمریم و محکومش کنیم به انواع خصوصیات اخلاقی بد...
این را بدانیم که شرایطی هست که صبر برای صبورترین آدمها امکان ناپذیر میشود و امید برای امیدوارترین آدمها ... فرصت بدهیم به آدمهای پیرامونمان. آدمهای زیادی هستند که شرایط اندکی آرامتر در هر عرصه ای از آنها آدمهای بهتر و مفیدتری میسازد.
پ ن: از کنار حالم خوب نیستِ کسی به راحتی نگذرید. خصوصا کسی که سابقه نداشته درونیات خودش را پیشتان بیان کند. شاید به امید یک جمله از یک غریبه دریچه ای کوچک از دلش را اندکی باز کرده و عبور شما باعث تخته کوب شدن آن دریچه میشود و شاید حتی باعث چیزهای دیگر.....