افرا

دومان

جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ب.ظ
من زیاد تلویزیون نگاه نمی‌کنم، یعنی اکر شبانه‌روزی بگذرد و من تنها در خانه باشم تلویزیون روشن نخواهد شد، فیل هم بخواهم ببینم از همین فیلم‌هایی که در صفند برای دیدن گلچین می‌کنم و می‌بینم، فقط برای موسیقی ممکن است با چرخیدن بین فولدرها و رغبت نداشتن به انتخاب هیچ کدامشان رادیو آوا را بگیرم و بگذارم او برایم انتخاب کند، حالا هم که رادیو هم، نما هم شده! عکس دارد یعنی که باز هم با عث نمی‌شود نگاهش کنم...
اما بهرحال با تمام این بی رغبتی‌ام به تلویزیون در شرایطی که دیگر رادیو هفتی هم نیست که دلم بخواهدش (صدبرگ هیچ وقت نتوانست تکرار رادیو هفت باشد؛ رادیو شب را هنوز نمیدانم) باز ه صدایش به گوشم میرسد و در جریان خبرهای تکراری و مشکوک اخبار، و سریال‌های در حال پخش و بعضا تیتراژشان قرار می‌گیرم... گاهی هم اگر بقیه حوصله‌شان سر نرود و اجازه بدهند ترانه باران شبکه شما را می‌گیرم.
سریالی در این اواخر از شبکه دو پخش می‌شد به اسم «هشت و نیم دقیقه» که نوای میانی‌اش به زبان کردی کرمانجی بود با صدای محسن میرزاده. این را منی که کرد هستم متوجه می‌شوم و معلوم نیست بقیه بدانند یا نه! اگر این نوا برای یک سریال بدون برجستگی اقلیم یا قوم خاصی انتخاب شده بود حرفی نبود، اما وقتی سرایل در منطقه شمال می‌گذرد امکان به اشتباه افتادن مخاطب وجود دارد که آنچه می‌شنود به لهجه گیلکی است. نمونه این تصور را عینا خودم دیدم وقتی مهمان‌مان حدسش را به زبان آورد و از حرف ما هم تعجب کرد که چه موضوعیتی دارد انتخاب یک موسیقی کردی برای داستانی در کنار دریا! با پخش شدن موسیقی قومی و اقلیمی در شبکه‌های سراسری خیلی موافقم، با مطرح شدن فرهنگ و سنت‌هایی که عمومی نیستند و مردم با آنها آشنا نیستند خیلی موافقم، که هنر برای زنده نگه داشتنشان بهترین انتخاب است، و رسانه های جمعی هم بهترین وسیله برای این امر هستند. اما دقت هم برایشان لازم است. موسیقی سریال پس از باران و ان صدای گرم فریدون پوررضا، یا همین سریال پرطرفدار پایتخت و لهجه شیرین مازنی، اینها نمونه های خوبی‌اند برای داستان‌هایی که میتوان در کاور فرهنگ و قومیت و اقلیم خاصی پیچید و مخاطبی از سراسر کشور به آن جذب کرد.

پ.ن: گوشیم را پرت کردم، محمکم کوبیده شد به لبه تخت طوری که باتری اش هم پرت شد بیرون،! حالا مشکل شارژش برطرف شده و به قاعده پر و خالی میشود، اصلا هم خاموش نمی‌کند!!! از قدیم‌الایام روش زدن ضربه برای تعمیر وسایلی مثل تلویزیون باب بوده و نتیجه بخش... وقتی عصبانی هستید در انتخاب چیزی که میخواهید پرت کنید دقت کنید :)
۹۵/۰۹/۰۵
افرا

نظرات  (۲)

حالا دومان که میگفت یعنی چی؟

پاسخ:
یعنی مه
منم گوشیمو پرت کردم ولی داغون شد. چشم، از این به بعد حواسم هست در انتخاب :)
واقعا چرا باید یه موسیقی کردی در متن یه فیلم شمالی قرار بگیره؟! من که فیلم رو ندیدم،شاید یه ربط هایی داره، اگه نداره، مشخصه حال فیلمساز و آهنگساز خوب نبوده.
پاسخ:
به شهادت شاهدان عینی فیلم، داستان هیچ ربطی به کردها ندارد. این را هم نمیتوان در نظر گرفت که در گیلان یک روستان کردنشین وجود دارد، چون از همین موضوع هم آدمهای زیادی خبر ندارند .... بنابراین حال فیلمساز اصلا خوب نبوده...

+ یه بار دیگه گوشیتو پرت کنی حکم تعمیرو خواهد داشت :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی