افرا

بهار یعنی حضورِ تو...

پنجشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۱۷ ب.ظ

می شد این روزها مال خودت باشد، برای کتاب، برای فیلم، برای پرسه زدن در نادیده‌های شهرت، برای موسیقی، برای نوشتن، برای فکر کردن، برای تنهایی... میشد این مکث چندروزه وسط زمان پرشتاب بشود یک حیاط خلوت زمانی برایت که خودت را صفایی بدهی؛ اگر نمی افتادی وسط آمدوشدهایی که در نود درصد حالات از روی یک اجبار نانوشته اند و نه علاقه و میل قلبی. اگر تا یک ورق از کتاب را میزدی، یکی در خانه را به صدا در نمی آورد، یک تصمیم جمعی تو را با خود نمیکشاند به مقصدهای دل‌نخواه! اگر این رسم و رسوم دست و پاگیر کمی به حال خود رهایت میکردند؛ آن وقت میشد دو هفته خلأ زمان را تبدیل کنی به پربارترین ثانیه های زمانت! نه که فقط لحظه شماری کنی به تمام شدن این اتلاف عمر! 

این کتاب جلو نمیرود! فیلم نوح آرنوفسکی همینجور مانده گوشه دلم که ببینم و باقی فیلمهای مانده در آرشیو... بهار از لحظه ای شروع میشود که این چیزها بیافتد روی غلطک! که یک روز بارانی را در کوچه پس کوچه ای غریبه را با قدمهای تنهایم پرسه زده باشم!


۹۶/۰۱/۰۳
افرا

نظرات  (۶)

والا آخه! :|
چیه این عید؟
همه اش تعارف همه اش تظاهر. کاش حداقل این دید و بازدیدهاشون از ته دل بود! باز دل آدم نمیسوخت خب :|
.
در مورد فیلم نوح ، خیلی وقت پیش دیدمش. زیاد ارزش دیدن نداشت. 

پاسخ:
چیه این عید؟ یه هدررفتِ محض زمان! هیش کاریشم نمیشه کرد :/

کمی از فیلم رو دیشب دیدم، بد نبود! فیلمهایی رو تا خودِ آدم نبینه دلش راحت نمیشه، هرچقدر هم نقدونظر بخونه و بشنوه!
فقط اون دست از عید دیدنی ها را دوست دارم که کل فامیل(اونایی که دوست دارم)  یکجا جمع میشن و ساعات خوشی را کنار هم داریم نه اینکه جایی باشی که فقط یک ساعت همدیگه را تحمل کنیم و تند تند میوه و شیرینی را بکنیم توی حلق همدیگر و تعارفات بیخودی:/
پاسخ:
هووووم... ولی چقدر از این جمع ها پیش میاد؟! اونقدر کم که میشه از کلِ دورهمی ها دل زده شد :/
چرا قدم های تنها؟! دلبر باس باشه توو سال جدید! :دی
پاسخ:
حالا فعلا که نیس! پس قدمهای تنها رو عزیز میداریم و با خودمون رفیق میشیم تو پرسه زدنهای دل‌خواه! حالا اگر رفیق موافقی هم باشه میشه شریکش شد این تنهایی عزیز رو
کم پیش میاد ولی حسابی خاطره میشه :)  بچگی ها خوب بود که به ذوق دیدن هم بازی هامون عاشق دور همی بودیم،  البته معمولا آخرشون یک کشته و زخمی میدادیم :)) 
پاسخ:
حیف که بسیاری از خاطره ها تکرارنشدنی ان... 
تموم میشه. انقد همگی سخت نگیرین
پاسخ:
من نگرفتمش! سختی منو گرفته! یه روز دو روز نیست که آخه... این همه تعطیلی... :|
۰۵ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۱۳ پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
منم عید دیدنی دوس ندارم. 
ترجیح میدم جاهایی که تا حالا ندیدم رو برم ببینم.


پاسخ:
هوووم... اگر دیکتاتوری خانگی مجالی دهد ما خود جامه عمل میپوشانیم بر ترجیحاتمان!! :|

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی