مشکی رنگ عشق نیست!
شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۲ ب.ظ
جویای حالم میشود و پی اتفاق نیافتاده میگردد، مثلا اینکه "خدای نکرده کسی مرحوم شده؟" فقط بخاطر مانتو و مقنعهای که مشکیست... آن هم در شهری که لباس مشکی به تن زنانش چیز عجیبی نیست. آن هم در ادارهای که تمام کارکنان زنش روشنترین لباسشان سورمهایست ... انگار وظیفهام شده که مشکی نپوشم...
و درحالیکه مقنعه مشکی ام را اتو کردهام و مانتوی مشکیام را هم همینطور که این هفته را باآنها سر کنم ایشان به ما تلنگر میزنند حالا که همیشه خودت را رنگی نشان دادهای دیگر به مست تیرگی نرو... حتی اگر خوب و خوش نیستی باز یادت نرود که نباید اخم کنی، نباید به تیرگیها اضافه کنی...
اینکه این پیرمرد رنگ لباسهای من را به رویم میآورد خوب است... هیچ چیز از چشم دیگران پوشیده نیست حتی اگر هیچ نگویند! حتی اگر اصلا به قیافهشان نخورد که به این چیزها توجه کنند.
۹۴/۰۵/۳۱
هیچ چیز از چشم دیگران پوشیده نیست، حتی اگر هیچ نگویند!
کاملا موافقم، صددرصد!