افرا

ماهی این برکه ی کاشی...

پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ب.ظ

راست می‌گوید. این حس چیزی شبیه بی تعلقی ست. پایت به هیچ کجا بند نیست. هیچ بندی هم انگار به قلبت نیست اما همه ی بندها به پایت قفل و زنجیرند. به روزمرگی تن دادن بهتر است تا به آغوش وحشت یک تغییر بی رغبت رفتن! ترس داوم روزمرگی تحمل پذیرتر است تا شکست و پشیمانی. من آدم پشیمانی نیستم. اما میدانم یک شکستهایی هستند که فریاد پشیمانی شان از تمام جوارحت برمیخیزد حتی اگر به لب نیاوری. چند روز پیش به کسی گفتم خودِ سوال "که چی؟" یک نتیجه ی تلخ است، که نیاز به جواب ندارد. اما میدانم پشیمانی هایی هستند که شبیه بن بستند، حتی سوال "که چی؟" هم بهشان نمی آید...

تلخ است حتی فکر و تصور اینکه آنچه میخواهی یا آنچه "شبیه" آنچه میخواهی است از تو دور شود، مثل سایه ای گریزان....

بی تعلقی یعنی همین... امروز و اینجا و اینها مال تو نباشند... تو مال آنها نباشی...


پی نوشت: اهل درس خواندن در کتابخانه نبوده ام هیچ وقت. همان وقتهایی هم که پیش دانشگاهی بودیم و با لیلا یک ماه بین پایان امتحانات و کنکور را میرفتیم کتابخانه اغلب به درس خواندن نمیگذشت. مجموعه حاتمی که ما راهنمایی و دبیرستانمان را در آن گذراندیم مجموعه مجهز و بااسم و رسمی بود. یک کتابخانه و سالن مطالعه بزرگ، سالن ورزشی و آمفی تئاتر بزرگ. کمتر مدرسه ای حتی در همین زمان در مشهد به پای حاتمی میرسند. مسوول کتابخانه از دست حرف زدن من و لیلا عاصی میشد. اما ما دخترهای کوچه و خیابان نبودیم که بتوانیم همه نوجوانیمان را در جایی جز مدرسه باهم نفس بکشیم. مثل همان دوره لیسانس که باز هم جوانیم را جایی جز دانشگاه نفس نکشیدم، کمتر از بیست واحد بر نمیداشتم تا باافتخار زودتر از موعد درسم را تمام کنم و همین هم شد. اما بعد آن با لیسانس علوم سیاسی فرصت خاصی انتظارم را نمیکشید. و لیسانس وصل شد به فوق لیسانس. و ترمهایی که در کارشناسی نرفتم در ارشد با کشدار شدن پایان نامه ام جبران شد. این روزها میروم کتابخانه، بخش مرجع، چون برای استفاده از پایان نامه ها ملزمی به حضور در کتابخانه و خارج کردن منابع ممنوع است. یکنواختی سالن مطالعه برایم کسالت بار است، وقتی مرد کتابدار پشت مانیتور خوابش میبرد و من از گرد و خاک نشسته بر آن همه کتابهای عزیز سرفه ام میگیرد... توی آن فضا نمیشود با کتاب معاشقه کرد...

۹۵/۰۳/۲۰
افرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی