آب یعنی همه ی خوبیها...
... نکته مهم دیگر اینکه محمد بارها به صراحت اعلام میکند دوست دارد در دریا بمیرد. در حوزه اسطوره شناختی، صورتهای مثالی آب و دریا کارکردهای متعددی دارد. در جهان اساطیر آب، راز خلقت، تولد، مرگ، رستاخیز و رستگاری است. یونگ آب را رایج ترین نماد ضمیر ناخودآگاه میدانست. دریا بر راز روحانی، بی نهایت، مرگ و تولد دوباره، بی زمانی و ابدیت دلالت دارد و مادر جنبه های حیات است. محمد با این آرزو در پی ان است تا با مرگ در آبهای گرم خلیج فارس، خود را تطهیر کند، از زمان مکانیکی بگریزد، دوباره متولد شود و روح خود را رستگار کند. گویی میخواهد بهشت گمشده ای را که در خاکهای تفتیده بوشهر ندید، در اعماق ناشناخته و رازآلود خلیج فارس بیابد.1
«کاشکی میتونستم برم تو این دریا گم بشم. زیر اب غمم یادم میره» (تنگسیر، چوبک، ص۲۴)
«کاشکی میون دریا مرده بودم. چقدر خوبه آدم میون دریا نفله بشه.» (ص۱۷۲)
«حلّه» در "با شبیرو"ی دولت آبادی هم رفت به سوی دریا، از پی تهی شدن روزگارش از امید ...