شاید بتوان گفت هوشیار زیستن، بهترین فرمول برای زندگیاست.
غفلت و بیتفاوتی اتفاقا گره گشا نیست. و خیلی جاها در حق این واژهها خیانت میکنیم،چراکه
چیزی را به آنها نسبت میدهیم که در واقع متعلق با آن نیستند. مثلاًهوشیاری است که
باعث میشود محیط اطرافت را بهشتگونه بخواهی و بدانی که از دستان توست که ساختن
این بهشت آغاز میشود! و بدانی که بهشتهایی که توی تصویر میبینی میشود با هوشیار
نبودن تو تبدیل به یک آشغالدانی بدردنخور شود! هوشیاری باعث میشود حتی وقتی که پاکت
آبمیوهات را توی سطل آشغال میاندازی و به اشتباه بیرون میافتد، رد نشوی .. باز
برگردی و دوباره برش داری، و توجیه نکنی که پس نارنجیپوشها برای چه استخدام میشوند؟!
هوشیاری است که باعث میشود وقتی کسی با اشتباهش تو را توی
دردسر انداخت بدانی که با خشونت زمان به عقب بازنخواهد گشت، و او هم ادب نخواهد
شد! و علاوه بر این، خشونت همیشه تبعاتی دارد که معلوم نیست این بار تو بتوانی از
مهلکهاش جان سالم به در ببری یا نه؟!
هوشیاری است که باعث میشود وقتی به در بسته میخوری برای
چندمین بار، ننشینی به سوگ! و بدانی که فقط حرکت است که بالاخره تو را به نتیجهای
خواهد رساند ... و همین حرکت است که معنای زندگیست. دین خودت که بر گردنت نباشد
کافیست: اینکه تو تلاشت را کردی...
هوشمندانه زیستن به آدم اجازه نمیدهد با صدای بلند صحبت
کند.
هوشمندانه زیستن، آراستگی را یک باید میداند و هیچ وقت در
آن افراط وارد نخواهد کرد و دغدغه و هدفش نخواهد بود بلکه فقط یک باید است که در
نتیجه به انسان حس رضایتمندی و اعتماد به نفس می دهد. به انسان تلنگر می زند که
قوز نکند! مسواک را فراموش نکند، موهایش را شانه بزند، حواسش به خشکی پوستش
باشد، ناخنهایش را مرتب نگاه دارد،ورزش را در زندگیاش بگنجاند، حواسش به مرتب
بودن لباسش باشد. اما هیچ وقت در تمام اینها وسواس به خرج ندهد.
هوشمندانه زیستن باعث می شود مدام اشتیاق به آموختن داشته
باشی،یک واژه ناآشنای انگلیسی که میبینی سعی کنی معنیش را سریع از دیکشنری ات پیدا کنی،یک دسر
خوشمزه که در مهمانی میخوری از میزبان طرز تهیهاش را یاد بگیری، آدمهایی که
تحسینشان میکنی را مورد بررسی قرار دهی
تا شخصیت خودت را رشد دهی .
هوشمندانه زیستن باعث میشود آخر شب وقتی میبینی تمام روز
حتی یک خط هم مطالعه نکرده ای کتابت را برداری و چند صفحه ای را بخوانی و حس
خوشایند خوابیدن در آغوش کتاب را از ان خودت کنی، وقتی که کتاب روی سینه ات می
افتد و تو به خواب می روی.
هوشمندانه زیستن باعث می شود مدام در جستجوی راهی برای
جبران عیوبت باشی. فراموش کاری؟ برگه یادداشت، یادآور تلفن همراه میشود راه حلش.
سست اراده ای؟ ایده هایی میشود آفرید برای تلنگر زدن.
هوشمندانه زیستن باعث میشود خودت را بین مشغله ها و دغدغه
هایت فراموش نکنی. هنر را لازمه زندگی بدانی و یک طوری سراغش بروی. حتما لازم نیست
که یک کلاس اموزش گران قیمت باشد! گاهی میشود با یک قلممو و رنگ برای خود نقش
آفرید و از روز خود راضی بود.
هوشمندانه زیستن ساعت ایده آل خواب را در زندگی آدم
میگنجاند، هوشمندانه زیستن مدام نوشیدن آب را به آدم گوشزد می کند. هوشمندانه
زیستن به آدم اجازه نمی دهد که روی صندلی نشسته باشی و انسان پیری در نزدیکی ات
ایستاده باشد. هوشمندانه زیستن مدام از تو میخواهد ایده آل باشی... هوشمندانه
زیستن اجازه نمی دهد از کنار رنجاندن دیگری رد شوی. هوشمندانه زیستن خوبیهای
دیگران را از یادت نخواهد برد. هوشمندانه زیستن قدرت درک شرایط را به تو می دهد.
هوشمندانه زیستن تحنل عقیده مخالف را میسر میکند، گله مندی را از میان میبرد، مانع
تاختن بر روزگار و سرزنش گذشته میشود.
هوشمندانه زیستن آرامش را به آدم هدیه میدهد....
اگر هوشیار باشم...