افرا

من دختر ذهن منسجم نیستم ... دختر حرفهای پراکنده ام! ... اغلب بین حرفهایم ربطی نمی‌یابی! خودم می‌دانم... برای همین "چه ربطی دارد" را برنتابیدم... گفتمت دوستش ندارم این جمله را ...

"تقریبا؟!. جواب بی‌نظیری است. صحیح هم هست؛ ما در هر چیز فقط تقریباً هستیم." (آلبرکامو)

من دختر گوش دادن دکلمه‌هایم.. علی‌لخصوص دکلمه مردگان.. پناهی، شکیبایی... که پناهم دهند که شکیبایم کنند..

"آری ،‌گلم، دلم، حرمت نگه دار ... کاین اشکها خونبهای عمر رفته‌ی من است"(حسین پناهی را شنیده‌ای که؟)

من هم گاهی دختر شنیدن پیامهای دنیا می‌شوم مثل وقتی "نرودا" تلنگرم زد: به آرامی آغاز به مردن نکنی دختر!!!! مثل پیام دیشب! آخرشب .... که به خواب برد مرا ...

"تونل‌ها به ما آموختند که حتی در دل سنگ هم راهی برای عبور هست، تونل‌ها راست می‌گویند؛ راه هست، حتی از دل سنگ! *آنجا که راه نیست، خداوند راه را می‌گشاید*"

من دختر کفش‌های پاشنه‌دار نیستم... همخوانی نیست بین گامهای بلند و سریع و کفشهای باپاشنه و مثلا شکیل!

"چه حوصله‌ای داری ری‌را... بگو رهایم کنند! آیا میان آن همه اتفاق من از سر اتفاق زنده‌ام هنوز؟"

از میان تمام آنچه خواننده محبوب من خوانده یکی را یکبار به زبان آورد: "ازمن بگذر"

من دختر بی انصافی نیستم اما بی انصافی میکنم!...........

من دختر ناامیدی نیستم اما گریه می‌کنم! ... تمام دردم را، گله ام را، بی چاره بودنم را گره میزنم در گلویم و چشمم داغ می‌شود! .. من دختر ضعیفی نیستم! برای همین گاهی گریه میکنم ... خلوت خودم را تنهایی خیس می‌کنم!

"گاهی اوقات مجبورم حقیقتی را پس گریه‌های بی‌وقفه‌ام پنهان کنم!... همین خوب است...همین.. خوب است!" (شعر ری‌را.... سیدعلی صالحی نوشته، خسروی خوبانم خوانده....) 

-"ری‌را" را می‌شناسی؟ زنی‌ست که سرسبزی می‌دهد به جنگلها... زن هوش است .. زن سرسبزی‌ست....-



*احسان پرسا



۹۴/۰۱/۱۵
افرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی