کمتر از یک ماه مانده ...
يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۹ ق.ظ
تازگیها نزدیک خانهشان چند شهید گمنام دفن شده اند، روی یک بلندی.... مسیری که روشنایش را از فانوسهای چیده شده کنار راه میگیرد منتهی میشود به این بلندی و راهی بهشتگونه را پیش چشم آدم تصویر میکند!
خواب دیده بچهها دست آنها بودهند.... خواب دیده سپردتشان دست همین چند شهید.... خواب دیده خیالش راحت شده .... خواب دیده گلهای سرسبدش، دخترهای از دیده پنهانش، خیالش را راحت کرده اند......
و من هنوز منتظر روز موعودم! که بروم همان کیکی که نشان کردهام را به مناسبت فرود فرشتههایمان بگیرم ... اما نه فرشتهای هست و نه فرودی..... کیک را میخرم... میبرم گلستان علی... با فرشتههای آنجا تقسیمش میکنم به یادعزیزان نیامدهام.... تولدشان را هرسال جشن میگیرم و نه روز رفتنشان را ..... تولد نرسیدهشان را .................
۹۴/۰۴/۱۴