افرا

نشنیدی‌ام...

سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۳۴ ب.ظ

وقتی با فکر پی حست به آدمی- آدم‌هایی بگردی خب درواقع حسی درکار نیست و تو میگردی ببینی ویژگی‌ای، نشانه‌ای چیزی آن میان هست که تو را بیشتر به سمت آن آدم بکشاند یا نه... 

اما وقتی با فکرت نتوانی کسی را تحلیل کنی و فقط دست بیاویزی به بودنش، دل خوش کنی به یک کلمه‌اش، نرنجی از نادیده گرفته شدنت حتی، و سر کنی روزهایت را با بی آغازی و بی پایانی یک حس مبهم... آنجا چیزی هست که باید قدرش را دانست، شاید فقط تنها سهمی باشد از تجربه یک حس واقعی!.... که می داند که فرصت دیگری هست یا نه؟....

۹۵/۱۲/۱۰
افرا

نظرات  (۲)

۱۱ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۲۲ پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
از حس های مبهم خوشم نمیاد افرا
سختن و آدمو درگیر میکنن
پاسخ:
سختن ولی نمیشه دست ازشون کشید... گاهی موندگارتر از هر حسین، حرمت دارن انگار، دست نباید بهش زد، فقط باید تماشا کرد...
۱۱ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۳۹ رها مشق سکوت
وقتی بارها و بارها از خودت بپرسی چرا دوستش دارم و هیچوقت هم براش جوابی نداشته باشی
پاسخ:
همونقدر بزرگه، همونقدر مبهم، همونقدر چشم نپوشیدنی...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی